انیمیشن به یکی از هنرهای اصلی صنایع سرگرمی و تبلیغات تبدیل شده است. بسیاری از هنرمندان مفاهیم جذابی را به دست آورده اند که طی سالهای متمادی از طریق موزیک ویدئوهای متحرک بصری ماندگار به مخاطب داده است.
انیمیشن در مقایسه با فیلم های لایو اکشن ، جایگزین ارزان تری است و فضای بیشتری برای خلاقیت دارد ، به همین دلیل تعداد کلیپ های کارتونی اخیراً سر به فلک کشیده است.
همچنین ، از زمان تهدید فزاینده همه گیر Covid-19 ، مردم به سمت انیمیشن می روند تا با خیال راحت پروژه های ویدیوی موسیقی خود را تکمیل کنند.
ما تعدادی ویدیوی خیره کننده و بهترین موسیقی انیمیشن را انتخاب کرده ایم که به دلیل داستان سرایی باورنکردنی ، موسیقی عالی همراه با آثار هنری خارق العاده ، تأثیر دائمی بر روی مخاطبان گذاشته است.
"مرا بپوش" از A-Ha
Take on Me یکی از اولین و نمادین ترین نماهنگ های موسیقی با ترکیبی از live-action ، sketch art و انیمیشن روان است. به کارگردانی استیو بارون ، زمانی که در سال 1985 اکران شد بسیار جلوتر از زمان خود بود.
این از یک روش انیمیشن روتوسکوپ شده استفاده می کند که در آن سکانس های لایو اکشن از نظر جسمی ردیابی یا ترسیم می شوند که سیالیت و احساسی شبیه به زندگی را به تنظیمات کلی می دهد.
این ترانه دوره اصلی پخش MTV از موزیک ویدیوها را آغاز کرد که در طول سال ها موفقیت عمده جریان اصلی را به دست آورد (Vines را به خاطر می آورید؟).
بازدید از یک میلیارد بازدید در YouTube یکی دیگر از پرهای سازنده این ویدئو است.
"تکامل را انجام دهید" توسط پرل جم
Do the Evolution در یک انیمیشن به سبک کتاب های مصور توسط کارگردان تاد مک فارلین ساخته شده است ، نامی شناخته شده در دنیای کمیک.
این ویدئو تاریخ بی رحمانه و شرورانه سیاره زمین را در طول اعصار به تصویر می کشد که به وضوح با موسیقی گرانج و موسیقی ریز Pearl Jam طنین انداز است.
از همان ابتدا ، این ویدئو ما را درگیر می کند و با نمایش اسلایدی انفجاری از بی رحمی انسانی که در نهایت به یک جهنم هسته ای منجر می شود ، به ما ضربه می زند. این همان چیزی است که گرانج راک در مورد آن است. مشت های مکرر به روده.
"Feel Good Inc." توسط گوریلاز
Gorillaz یک باند مجازی است که توسط دامون آلبارن و جیمی هیولت ایجاد شده است. اولی بر روی موسیقی کلی تمرکز دارد و دومی مسئولیت تولید ویدیو گروه را بر عهده داشته است.
به دلیل وجود مجازی ، ویدیو های موسیقی آنها در درجه اول انیمیشن است. انتخاب از مجموعه سخت است اما Feel Good Inc. از بقیه برجسته است.
این اثر در سبک پاپ آرت ، سبک کمیک بوک با سنتز رنگ ها ، تن ها و بافت های انیمیشن ژاپنی ایجاد شده است.
داستان پردازی در این ویدئو عمدتا از آثار هایائو میازاکی برای به تصویر کشیدن دستکاری رسانه ها در آزادی اطلاعات الهام گرفته شده است.
"عاشق دختری شدم" توسط The White Stripes
Fell in Love with a Girl به کارگردانی میشل گاندری ، کارگردان بسیار متمایز هالیوود ساخته شده است که از جمله کارهای او می توان به آفتاب ابدی ذهن لکه دار اشاره کرد.
استفاده از تکنیک های انیمیشن stop motion برای روایت یک داستان بسیار چشمگیر است و چیزهای زیادی از شما می گیرد. همچنین استفاده از بلوک های لگو برای پیچ و تاب های عجیب و غریب بسیار مناسب با نام میشل گوندری است
"شیطان به جورجیا رفت" نوشته پریموس
مثال دیگر کار انیمیشن استاپ موشن "شیطان به جورجیا رفت" به کارگردانی مایک جانسون است.
مایک جانسون از تکنیک خشت سازی استفاده کرد که در آن عروسک ها یا مجسمه های واقعی به جای شخصیت های طراحی شده یا دستی ترسیم می شوند تا به زیبایی قصه های عامیانه را به دست آورند.
کلایماسیون به کار سخت کوشانه نیاز دارد زیرا هر قاب حاوی عکس ساختارها و مجسمه ها است.
"کلاغی که از خواندن امتناع کرد" نوشته استیون ویلسون
این ویدئو دارای عناصری از آثار انیمیشن ساز روسی یوری نورشتین است. این موزیک ویدیو انیمیشن به کارگردانی جسیکا کوپ و سیمون کارتایت یکی از انواع آن است.
شخصیت های اصلی و حرکات آنها بر اساس مدل های کاغذی برش خورده همراه با یک سبک انیمیشن ساده است که فقط به نقطه مناسب می رسد.
تجلی داستان مردی که خواهر خود را از طریق جو شدید و رنگهای بی روح بسیار از دست داده است ، به زیبایی احساسات مخاطب را تأمین می کند.
"آیا می خواهم بدانم؟" توسط Arctic Monkeys
اگر می خواهید مینیمالیسم را بدست آورید و از آن پیروی کنید ، پس این موزیک ویدیو انیمیشن برای شما مناسب است. این انیمیشن به کارگردانی دیوید ویلسون با آژانس انیمیشن Blinkink ساخته شده و درخشش چندانی ندارد.
این کار با یک خط ارتعاشی منفرد شروع می شود ، و در پایان آهنگ به یک شبانگ رنگی کامل تبدیل می شود. فقط باید آن را تماشا کنید تا درک کنید.
"احساس می کنیم فقط به عقب برمی گردیم" از Tame Impala
تا به حال فکر کرده اید که مصرف مواد توهم زا و رفتن به یک سفر معنوی به سمت ناشناخته ها چگونه است؟ سپس این موزیک ویدیو انیمیشن فقط برای شما مناسب است.
این موزیک ویدئو به کارگردانی بکی اسلون و جوزف پلینگ ، احساس روانگردان موسیقی Tame Impala را کاملاً دربرمی گیرد. به نظر می رسد رنگ های پر جنب و جوش با انتقال و بافت مداوم یک اثر هنری هستند.
"سندان" ساخته لورن
به کارگردانی گریکو یک موزیک ویدئو متحرک بصری خیره کننده و دو رنگ (سیاه و سفید) ارائه می شود که از همان ابتدا شما را به یک جهان علمی تخیلی گیج کننده می کشد که با بیش از حد جمعیت مبارزه می کند.
این انیمیشن با الهام از کمیک استریپ های ژاپنی و بلژیکی ، سفر یک زن در آخرین روزهای زندگی خود را در بر گرفته است.
سال 2100
"به شب" ساخته نرو
Into the Night به سبک انیمه ساخته شده است که ادای احترامی آشکار به انیمه های مشهوری مانند Ghost in the Shell و Aa است.
ماركوس لوندكويست و دن استفنس كارگردانان سعي كردند كه مضامين سايبرپانك و ديستوپي را به خوبي تلفيق كنند تا داستان را بيان كنند.
"Delta" توسط C2C
CRCR جمعی انیمیشن فرانسه این انیمیشن و تصویرگری عالی از شخصیت به سبک مدرن را تولید کرده است.
این نماهنگ انیمیشن معمایی دارای لایه هایی از نمادین است که یک تمدن علمی تخیلی را در قله آخرامان توصیف می کند.
"Love is Gone" نوشته تهمت
فقط بنشینید و از زیبایی این موزیک ویدیو متحرک تعجب کنید. Roboto با تصور و کارگردانی ، همه در انیمیشن سه بعدی ساخته ، ساخته و ارائه شده است.
به سادگی نمی توان با شکوه و عظمت انجام شده توسط Roboto ، با ارائه این هنر فضایی دیدنی و جذاب در ویدئو ، درک کرد.
افکار نهایی
فیلم های متحرک باعث نمی شوند احساس محدودیت یا محدودیت داشته باشید. در واقع ، شما می توانید در این رسانه هنری اجازه دهید تصورات با شما فرار کند.
نیازی نیست که به مکان ، صاعقه یا هزینه های تدارکات فکر کنید. هرچه تصور کنید ، از طریق انیمیشن زنده می شود.
در این جهان همه گیر ، بسیاری از هنرمندان در نظر دارند تا حد امکان از انیمیشن در پروژه های خود استفاده کنند تا اقدامات ایمنی را در نظر داشته باشند.
اخیراً نقش نسبتاً جدیدی را بر عهده گرفته ام. من فقط اسکریپت های نسخه ی نمایشی محصولات خودکار خود را نمی نویسم ، بلکه آنها را برای صداپیشگان آماده می کنم و ارسال می کنم. نوشتن فیلمنامه ها تغییر بزرگی نبود ، اما تهیه فیلم نامه برای صداپیشگی یک تجربه بزرگ یادگیری بوده است. کارهای خیلی بیشتر از تصور من است. این امر مستم صرف وقت ، پول و در برخی موارد تمرکز عمیق برای اطمینان از نظم همه چیز است. بنابراین من سه قانون خود را به اشتراک می گذارم که دوست دارم هنگام ارسال اسکریپت بسیار دقیق از آنها پیروی کنم.
قانون 1: دوبار - نه ، سه بار اسکریپت خود را بررسی کنید
واقعاً منظورم این است. در آینده از من قدردانی خواهی کرد. حتی کوچکترین اشتباه می تواند صداپیشه شما را به یک چرخش دم تبدیل کند. تصحیح منظم به دلایل واضح کاملاً ضروری است. بنابراین هر آنچه را که می نویسید از نظر هجی ، علائم نگارشی و کلمات متعارف بارها و بارها بررسی کنید.
هرچند موارد دیگری غیر از تصحیح تصحیح وجود دارد. وقتی فیلمنامه با صدای بلند خوانده می شود ، چگونه صدا می شود؟ حتی اگر تمام دستور زبان و هجی درست باشد به معنای کامل بودن متن نیست. شما باید بتوانید کل فیلمنامه را با صدای بلند بخوانید و از ردیابی کامل برخوردار باشید.
هنگامی که من به عنوان "نوجوان در اتاق خبر" در Modesto Bee (رومه شهر من) شروع به کار کردم ، یکی از سردبیران توصیه های عاقلانه ای به ما داد: مهم نیست چه می نوشتیم ، قبل از اینکه آن را تحویل دهیم باید همه چیز را با صدای بلند بخوانیم برای ویرایش این نکته در انواع مختلف نوشتاری که طی این سالها انجام داده ام - بخصوص فیلمنامه نویسی - به من کمک بسیاری کرده است. من دریافته ام که بهترین پروژه هایی که در کار خود به اتمام رسانده ام ، پروژه هایی بوده که چندین بار با صدای بلند خوانده ام تا از صحت و جریان آن اطمینان حاصل کنم. من فکر می کنم این در دنیای رومه نگاری و بازاریابی م workedثر بود زیرا مردم تقریباً می توانستند بشنوند که منظور من از کلام من برای خواننده چیست. این صدا داشتن صدا نامیده می شود و اگر یک نویسنده فیلمنامه باشید داشتن یک هدیه شگفت انگیز است زیرا هنگام خواندن می تواند متن شما را روان روان کند. با این حال ، اگر به درستی استفاده نشود ، می تواند نفرین باشد. داشتن یک صداپیشه حرفه ای که چیزی را که در "صدا" خود نوشته اید بخواند ، می تواند برای فیلم های آزمایشی بدون دستورالعمل های مناسب مشکل ساز شود. این امر من را به سمت قانون شماره دو سوق می دهد.
قانون 2: دستورالعمل های واضحی را برای صداپیشه خود بنویسید
نوشتن دستورالعمل برای صداپیشه شامل گفتن لحن قطعه شما به آنها است. به عنوان مثال ، بسیاری از مشتریان ما درخواست زنگ های زیبا و در عین حال حرفه ای را دارند. بیشتر صداپیشه ها منظورتان را می دانند ، اما درست شدن آن ممکن است یک یا دو بار بخواند. هر تغییری که باید در یک اسکریپت ایجاد کنید می تواند برای شما هم هزینه داشته باشد و به سرعت اضافه می شود. بنابراین ، اطمینان از تلفظ صحیح موارد می تواند یک بسته نرم افزاری را برای شما صرفه جویی کند.
با این حال ، جنبه دیگری از فیلمنامه نویسی توصیف در پرانتز است که چگونه می خواهید یک کلمه خوانده شود. این خیلی سخت به نظر نمی رسد ، اما من یاد گرفته ام که هرگز تصور نکنم که یک صداپیشه می داند چگونه هر چیزی را تلفظ کند. به عنوان مثال ، من اخیراً یکی از همکارانم را مشاهده کردم که فیلمنامه ای را به صداپیشه ارسال کرده بود. ما به صداپیشگان دستورالعمل هایی دادیم و برای هر یک از بخش هایی که ارسال می کردیم ، بازه زمانی تعیین کردیم. هنگامی که ضبط صدا را به دست آوردیم ، به تک تک قطعات گوش می دادیم. فقط یک خطا وجود داشت. صداپیشه مخفف را اشتباه تلفظ کرد. اگر انصاف داشته باشیم ، فکر کردیم که آنها می دانند چگونه کلمات اختصاری را تلفظ کنند ، اما این کار را نکردند. آن روز ما یک درس بسیار مهم آموختیم: وقتی شک دارید ، همیشه آن را بیان کنید. هجی کردن تلفظ کلمه ، عدد یا کلمات اختصاری هرگز صدمه ای نخواهد دید. بهتر است اطلاعات بیشتری به صداپیشه بدهید و از او بخواهید احمقانه فکر کنید تا اینکه هیچ اطلاعاتی ندهید و بخواهید آن را به اشتباه بخواند.
قانون 3: اطمینان حاصل کنید که صداپیشه صحیحی را انتخاب می کنید
مطمئن شوید که دقیقاً می دانید صداپیشه شما از چه جنسیت و سنی است. فیلمنامه خود مهم است اما یافتن صدایی که مخاطب شما را مجذوب خود کند نیز بسیار مهم است. اطمینان حاصل کنید که اطلاعات جمعیتی مورد نظر خود را در نظر بگیرید و از صدایی استفاده کنید که مورد توجه آنها باشد. سپس سرعت ، نحوه تلفظ حروف خاص و نگرش کلی آنها را دوباره بررسی کنید. ممکن است به بازیگر بگویید که وقتی صدای او آرام و ساکت است ، خوش فکر و حرفه ای باشد. به یاد داشته باشید ، این همان صدایی است که محصول شما را می فروشد. شما می خواهید کامل باشد.